خاطرات  یک  دکتر  روانشناس

خاطرات یک دکتر روانشناس

نوشته ها و یافته های دکتر محمد رضا ابراهیمی روانشناس و روانکاو
خاطرات  یک  دکتر  روانشناس

خاطرات یک دکتر روانشناس

نوشته ها و یافته های دکتر محمد رضا ابراهیمی روانشناس و روانکاو

روانکاوی مردان ایرانی

   روانکاوی مردان ایرانی


نوشته :  دکتر محمد رضا ابراهیمی

              رواندرمان-روانکاو


تلگرام  drebrahime@

  وبلاگ : feel2.blogsky.com




  اگر میانگین سن روانی جهانی را نوجوانی در نظر بگیریم ایرانیان در مرحله اواخر کودکی و به زبان دقیقتر در " دوره پیش بلوغ " قرار می گیرند. در مقایسه با کشورهای اطراف نظیر عربستان و امارات و کویت و بحرین و قطر و عمان که در سن روانی خردسالی قرار دارند شاید شرایط بهتری برای ایرانیان متصور شد . هر چند در میان این کشورها نیز تفاوتهای گوناگونی از جنبه های مختلف روانشناختی وجود دارد اما در این پژوهش شباهت سیستم اوهام روانی و عاطفی و هیجانی مردمان این سرزمینها مورد بررسی قرار گرفته است.  


          در طی بیست سال رواندرمانی و روانکاوی و صرف هزاران ساعت با مراجعان گوناگون به عنوان یک روانکاو شباهتهایی را در بین مردان ایرانی از لحاظ خصوصیات رفتاری و وهمی  دیده ام که به نظر ریشه در عوامل ایجاد کننده تاریخی و اجتماعی و خانوادگی خاصی دارد که در بین مردان سایر کشورها دیده نمی شود. به عنوان یک آسیب شناس روانی این موارد متمایز در مردان ایرانی را با نگاهی آسیب شناسانه و بیطرفانه و علمی و بدون تعصب مورد بررسی قرار داده و خلاصه یافته های خود را به شرح زیر می آورم: 

          الف  - جامعه ایرانی در مرحله گذار قرار دارد. گذار یعنی ایجاد تعادل بین گذشته و آینده . کرمی که می خواهد پوست بیندازد و تبدیل به پروانه ای شود تا پرواز را تجربه کند. کودکی که آرزویش قد کشیدن و ورود به دنیای بزرگسالان است . چنین مرحله ای دارای سازمان وهمی ترکیبی از اوهام غریزی خردسالانه و اوهام تکمیلی بزرگسالانه است. معجونی درهم و نامشخص و نامتمایز که در شرایطی خاص شباهت عجیبی به اوهام شبه سایکوتیک و اسکیزوفرنی وار بیماران مبتلا به این نوع جنون دارد. مردان ایرانی به عنوان نیمی از جمعیت این سرزمین چهارچوبهای رفتاری دوره گذار را از خود به خوبی نشان می دهند. اوهام غریزی خردسالانه آنان در رفتارهای نابالغانه در رابطه با مردان دیگر به شکل رقابت خشم آلود و در برابر زنان کودک وارانه و مادرجویانه است. رفتارهای وهمی تکمیلی بزرگسالانه آنان به شکلی اغراق آمیز و افراطی رنگ و بوی تقلید و نگاه به آن سوی دریاها و دست دیگران دارد. چنین شرایطی به وضعیتی از عدم تعادل رفتاری و هیجانی دامن می زند که نمودهای مخرب آن را در آسیبهای اجتماعی و خانوادگی و روانی در حال حاضر می بینیم.  

          ب-  مردان ایرانی در صندلی مقابل یک روانکاو دوگانگی عجیبی از خود نشان می دهند . از یکسو به شکلی افراطی سعی در توانمند نشان دادن خود را دارند و از دیگر سو مدام به عجز و ناتوانی و درماندگی خود اشاره دارند. این رفت و برگشتهای وهمی ریشه در سازمان وهمی پر نوسان آنان دارد که از حقارت نوزادی درمانده و ضعیف تا بزرگمنشی بزرگسالی توانمند متغیر است. چنین دامنه تغییری در سیستم وهمی مردان ایرانی را می توان به رفتارهای مبتلاین به اختلال دو قطبی تشبیه نمود که رفتارهایشان در سطج افسردگی و شیدایی در حال تبدیل است. بسیاری از زنان در جامعه ایرانی پس از ازدواج نگرانی دائم از تغییر رفتارهای شوهرانشان دارند و این دلهره واقعیتی است که برای این زنان تلخ و دردناک و گزنده است. نتیجه این شده است که از هر دو ازدواج یکی به طلاق می انجامد. بیست درصد طلاق قانونی و سی درصد طلاق عاطفی .هر چند نمی توان علت طلاق را فقط در این عامل جست اما از نقش مهم آن نیز نمی توان غافل گردید. 

          ج - مردان ایرانی از کودکی تحقیر مادر را توسط پدر دیده اند و در آغوش همان مادر هم محبت گرفته اند. بعدها در زندگی مشترک خود این تضادرفتاری را به صورت تمایل شدید به دریافت محبت از زن و همزمان تحقیر وی ابراز نمایند. اکثریت مردان ایرانی در جستجوی مادری به عنوان همسر به خواستگاری می روند و پس از رسیدن به آغوش نگاه و رفتارهای وهمی تحقیر آمیز را چاشنی دائمی زندگی خود با همخوابه هایشان می کنند. آشکارترین نمود این تحقیرها را می  توان در ناسزاهای مردان ایرانی یافت. فحشهای ناموسی که در برگیرنده مادر و خواهر و همسر است به عنوان فرافکنی این تمایل ناخودآگاه به تحقیر زنان که از اوهام کودکی آنان و ارتباطات پدران و مادران  سرچشمه می گیرد در بین مردان ایرانی بسیار شایع می باشد. 

          د - درون و بیرون مردان ایرانی تفاوتهای بنیادی و اساسی با هم دارد. مرد ایرانی این توانایی را دارد که در همان لحظه ای که گلی به دیگری می هد در ذهن خود طناب داری هم برای وی مهیا سازد. نماز شب می خواند اما اختلاس سه هزار میلیاردی هم می کند. مرد ایرانی به قول حافظ چون به خلوت می شود آن کار دیگر می کند. در روز مومن است و در شب فاجر . چون جلادی روز سر می زند و شب با معشوقش از محبت و عشق سخنها می گوید. تحلیل چنین دوگانگی نیز به سازمان اوهام خاص مردان ایرانی بر می گردد. در روانکاوی هنگامی که از عشق و نفرت سخن می گوئیم آن را دو روی یک سکه در نظر می گیریم. مردان ایرانی تجربه همزمان عشق و نفرت در روابط والدین را در دوران کودکی خود تجربه نموده اند. بر اساس قانون تعمیم وهمی این اوهام بتدریج سلطه خود را در تمامی جنبه های رفتاری فرد می گسترانند. نتیجه آن به شکل رفتارهای متضاد و ناهمگون و گاه بشدت آسیب زننده نمایان می گردد. 

          ه - در درون ساختار وهمی ناخودآگاه مردان ایرانی با پدیده پیچیده دیگری نیز روبرو می شویم که در تفسیر آن باید آگاهی از مبانی اولیه روانکاوی داشته باشیم تا قادر به درک آن گردیم. مردان ایرانی با هر سطحی از سواد به خود اجازه می دهند در مورد هر چیزی اظهار نظر کنند و عجیب هم بر نظر خود پافشاری می کنند. در درون خانواده با عنوان عامیانه مردسالاری از آن نام برده می شود و در عرصه اجتماعی و سیاسی به شکل پافشاریهای کودکانه بر موضوعاتی است که از نظر علمی مطرود و ناموجه  هستند. تاریخ ایران سرشار از اشتباهات صاحبان قدرتی است که بر اساس انگاره های وهمی ناخودآگاه خود فاجعه آفریدند و بر این نتایج ناگوار مهر افتخار زدند و تاوان آن را بر عهده نسلهای بینوای بعد گذاشتند. این جریان وهمی آسیب زننده در سطح کلان را می توان با تفسیر وهمی مکانیسم جبران روشن ساخت. ایرانیان در طی قرنها تحقیر تاریخی توسط روم و عرب و مغول و روس و انگلیس و امریکا و غیره در ناخودآگاه جمعی خود همیشه دردی جانکاه از طرد و تحقیر را به دوش کشیده اند. برای سرپوش گذاشتن بر این رنج نامقبول اوهام جبران کننده به شکل گرایش افراطی به انگاره های بزرگمنشانه و خود بزرگ بینی نوروتیک و بیمارگونه عمل نموده اند. تلاش ایرانیان برای مجزا بودن از دیگران و تصورات ناسیونالیستی و پوشاندن تاریخ پر از درد و زخم با حریر وهمی افتخار و عظمت تلاشهایی جبرانی برای کاستن از این مرارت تاریخی می باشد. در درون فرهنگ جامعه ایرانی بر اساس کارکرد مکانیسم دفاعی جبران در قالب ستایش نمودهای مذکر و مردانه به گونه ای اغراق آمیر  نمایش داده می شود که به نادیدن بخش دیگر این جامعه یعنی زنان انجامیده است. مردانی که با کنترل زنان قصد جبران ناتوانیهایشان را در سایر عرصه های زندگی روانی واجتماعی خود دارند. رواج زن ستیزی در جامعه ایران کارکردی تاریخی دارد و به دوره کنونی محدود نمی شود.

روانکاوی سید محمد خاتمی

روانکاوی سید محمد خاتمی : یادی از گذشته

   روانکاوی سید محمد خاتمی:
تحلیلی بر هشت سال دوران ریاست جمهوری خاتمی

دکتر محمد رضا ابراهیمی
رواندرمان - روانکاو 


     (   مقدمه : این مقاله را سیزده سال پیش نوشتم . تحلیلی روانکاوانه از شخصیت خاتمی است. اقرار می کنم هنوز اوایل تجربه اندوزی ام در روانکاوی شخصیت های سیاسی بود و قصور زیادی داشتم. اما اوضاع ملتهب سیاسی آن روزها و پایان دوره تسلط اصلاح طلبان بر قدرت نیاز به تحلیلهای صحیح را دو چندان می نمود. زبان تند این نوشته نمایانگر اضطرابی گسترده بود که بر فضای سیاسی  آن دوران سایه  افکنده بود . به صداقت و پاکی  و نگاه مترقی و نو اندیشانه و پیشروانه خاتمی اذعان دارم اما اشتباهات عمده وی نیز قابل اغماض نبودند. بخش عمده ای از این فرصت سوزیها را باید در سازمان شخصیتی  و روانی او جستجو کنیم. خاتمی با ویرایش روانی می توانست آن چیزی نمی بود که بود.)     

            تحلیل شخصیت افراد از طریق گفته ها و نوشته ها و رفتارهای آنان از فنونی است که در عالم روانشناسی سیاسی و ا جتماعی کاربرد بسیار یافته است . با استفاده از این روشها ضمیر ناخودآگاه فرد مورد اکتشاف و بررسی قرار گرفته و در اعماق آن به جستجوی رازها و اسرار های نهفته در پس کلمات و رفتارها پرداخته می شود . شحصیت محمد خاتمی دارای رمز و رازهایی است که صرفا" از طریق تحلیل روانی می توان به باز گشایی آن پرداخت. رفتارهای نامبرده در طول چند ساله اخیر سرشار از پیچیدگیها و تناقضاتی است که همواره مورد تعابیر نادرست قرار می گرفته است . سیستم و ساختار روانشناختی وی به گونه ای تنظیم و سازگاری یافته است که ففقط در قالب تفاسیر روانکاوانه قابل درک و فهم است . بر اساس سخنرانیها و نوشته ها و اطلاعات بدست آمده از دوران گذشته وی و همچنین بررسی شرایط خانوادگی و تجربیات دوران کودکی و نوجوانی ایشان و همچنین وارسی کامل رفتارهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و واکنشهای رفتاری به بحرانهای متعدد دوران ریاست جمهوری وی در چند ساله اخیر به تحلیل روانشناختی با رویکرد روانکاوانه پرداخته ایم که نتایج در خور توجهی نیز بدست آورده ایم که به اجمال در پنج محور تشخیصی نمایان گردیده است.لازم به ذکر است که عمده توجه و تمرکز در این فعالیت پزوهشی بر علائم بیمارگونه و آسیب زا و همچنین مواد و موضوعات تشکیل دهنده ساختار روانی و ذهنی فرد مورد تحقیق می باشد.
       1- تردید های وسواسگونه و مزاحم : با مرور و مطالعه اظهارات نامبرده در مناسبتهای مختلف جملات و کلمات با بار وسواسی و با مضامین تکراری و یکنواخت و بدون تغییر همراه با مضامین دو پهلو و دوگانه بسیار مشاهده می شود. علاوه بر آن تاکیدات لفظی همراه با حرکات بدنی و بویژه سر و دست بر وجود ساختار وسواسی از لحاظ تشخیصی در سیستم روانی و ذهنی ایشان حکایت دارد . چنین رفتارها و اظهاراتی نشان دهنده تثبیت تکانه های اضطراب آور و اضطراب زا در عمق لایه های ناخودآگاهی و نیمه آگاهی وی است که از لحاظ آسیب شناسی ریشه در فضای رشد اولیه و تعاملات دوران کودکی دارد. رفتارهای وسواسگونه وی که به غلط بعنوان استراتژی وی پنداشته شده است در میان تصمیم گیریهای دو پهلو و نامطمئن و متزلزل و ناثابت ایشان به کرات دیده میشود. کافی است بخاطر آورید که تردید در ادامه پیگیری پرونده بی سرانجام قتلهای زنجیره ای و ناتوانی در واکنش به سرکوب دگر اندیشان و بازداشت نزدیکترین یاران وی توسط جریان رقیب و رفتار های دو گانه وی در رابطه با بحران رد صلاحیت ها و مغازلات وسواسگونه و تکراری با حریفان چگونه چهره ای فاقد قدرت و توانایی از وی ساخت.
      2 – درون مداری افراطی همراه با اوهام خودبزرگ بینی: به این نکته باید توجه نمود که در قرن بیست ویکم باید بر اساس نظریه های صدها سال قبل که اکنون کاربردی در عرصه اجتماع وسیاست ندارد با ملغمه چندگانه و نامتشابه و اجزای نامتناسب و بسیار ابتدائی شعار اصلاحات همه جانبه را سر داد و با مشت به جنگ سر نیزه های بران جریان زخم خورده مقابل رفت. لجاجت وسواسگونه همراه با بینش اندک و همانندسازی با تاریخ سازان جهانی این سید را واداشت که عجولانه سخن از تحولات اساسی و همه جانبه بر زبان آورد غافل از اینکه حریف با پوزخندی استهزا آلود بی معطلی به کار خود مشغول است و ارابه های مقابله آنان  لحظه ای از حرکت باز نمی ایستاد. آرزوهای وهمی در پس چنین ادعاهایی پنهان است . این تمایلات و خواستها ریشه در ساختار ذهنی و روانی افراد دارد و در دوران کودکی و در فضای روابط درون خانوادگی و با فرآیندی کاملا" ناخودآگاهانه شکل می یابند. ساختار دو گانه فضای مذهبی و نیمه روشنفکرانه دوران گذشته خاتمی ساختاری وهمی را در وی پایه گذاری نموده که با مشخصه درون مداری افراطی ترکیب شده است. سیاست مرد عمل می حواهد و نه مردی که در پس تئوری پردازی خویشتن را از بار اضطرابی سرچشمه گرفته از چهارچوب وهمی و انفعالی ساختاری ناخودآگاه پنهان ساخته است. او مردی است که بسان شهابی ثاقب آنچه را که داشت به یکباره به درون دایره ریخت و به سرعت ناپدید گردید بدون اینکه نشانی از خود به جا گذارد. وی اصلاحات را در قالب کلمات جستجو می کرد و تصور می نمود که الفاظ می تواند وی را به سر منزل مقصود رهنمون سازد در حالیکه غافل از این بود که اصلاحات به بستری گسترده همراه با آمادگیهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی نیاز دارد و نه به قهرمانی که دن کیشوت وارانه یک گام به پیش نهد و دو گام به پس. وی این نکته را منکر بود که خود پرورش یافته چنین سیستمی است و اشتراکات فراوان با آن دارد و هر گونه اصلاحی را باید از درون خود شروع نماید آن هم بدون همراهی نگون بختانی که وی را کعبه آمال و آرزوهای خود پنداشته بودند و سراب را به غلط آب تصور نمودند و جان و هستی بر سر آن فدا کردند.
      3 - دلهره واضطراب از مواجهه با موقعیتهای جدید : هر موقعیت جدید جناب ریاست جمهور را به هراس می انداخت تا جاییکه در انتصابات کشوری حداقل خطر را در نظر می گرفت و از چهره هایی استفاده می نمود که فاقد هر گونه شباهتهای نظری و تئوریک بودند و کارایی آنان چندان درخشان و در حد پست آنان نبود. گرایشات خویشاوندسالارانه و تقدم عواطف در انتصابات و آزاد گذاری مطلق مرئوسان و رها سازی آنان به هنگام بحران مکرر اتفاق می افتاد بدون اینکه اقدام خاصی در جهت تغییر وضع موجود به عمل آورد. چنین کنشهایی نشان از دلهره و اضطراب زاید به هنگام تصمیم گیری است و واکنشهای انفعالی محض وی با توجه به ساختار وسواسگونه ذهنی قابل توجیه و تفسیر می باشد.
       4 – تفسیر ساده حوادث بیرونی و کاربرد مکرر مکانیسم دفاعی منطقی سازی : در سخنرانیها و بویژه هنگا میکه مخاطب وی مردمان عادی بودند نگاه سطحی و ابتدائی به مسائل داشت و در اوج تحلیل رخدادها و بحرانها گریز به عواطف و واپس روی هیجانی در وی مشهود بود. گریه او را بارها مردم شاهد بودند و اظهار عجز از ایجاد تغییر در اوضاع را از همان ابتدا نشان می داد و چنان رفتار می نمود که انگار وی فردی عادی در این مملکت است و دیگران باید نقش رئیس جمهور را ایفا نمایند. لوایح دو گانه صرفا" برای وقت کشی و گریز از فشارهای جریاناتی بود که به جای وی در حال له شدن بودند. لاس زدن با مراکز و مراجع قدرت بالاتر را با ژستی سیاستمدارانه نشان می داد و ساده لوحان آن را به حساب سیاست وی می گذاشتند در حالیکه فقط کاهش اضطراب از ورود به عرصه قدرت و میل به خودنمایی و حفظ استمرار وضع موجود باعث آن می گردید. بکارگیری مکانیسم دفاعی منطقی سازی که در اصل برای حفظ خود در برابر استرس و دلهره و تکانه های برخاسته از تردیدهای وسواسگونه درونی مورد استفاده قرار می گرفتند در جملات وی در سخنرانیهای گوناگون تکرار میگردید. لازم به توضیح این نکته است که این مکانیسم برای کاهش اضطراب و تشویش درونی و به صورت قالب بندی کلمات و جملات و رفتارها در ساختاری منطقی و پر طمطراق و با آب و لعاب فراوان است . کل نظریه مردمسالاری و الفاظی نظیر تساهل و تسامح و ادبیات اصلاح طلبی در حقیقت مکانیسمی بودند که کاربران آن را در مقابل بی هویتی و دلهره درونی آن حفظ می نمودند چرا که دیدیم کسانی به اصلاح طلبی روی آوردند که در سابقه آنان زمینه بارزی از حرکتهای پیشروانه مشاهده نمی شد و خود از عوامل تثبیت سیستم اقتدارگرایی بودند.
      5 - ناتوانی در ابراز خویشتن و استفاده از مکانیسم واکنش سازی : در ادبیات روانشناسی هر چه سخن فرد بار هیجانی و عاطفی بیشتر ی داشته باشد و گنده گویی و گزافه گویی را شامل شود به علامت نزدن سنگ بزرگ تفسیر می گردد. چنین اتفاقی را واکنش سازی گویند. ساختار تئوری اصلاحات بسیار سست و متزلزل بود و قواره رئیس جمهور با آن همخوانی نداشت . اکنون که سید به آخر خط رسیده است در می یابد که کل جریانی که با هیاهو و جنجالهای خسته کننده با نام اصلاح طلبی بدان دامن زده بود پندار های ذهنی کف آلودی بودند که دمی در کنار ساحل نمایان شده و سپس جریان آب آنها را محو نمود.(31/1/1383)

رمان روانکاوانه " وقتی فروغ گریست "

فصل اول رمان روانکاوانه

 

" وقتی فروغ گریست "

 

نوشته : دکتر محمد رضا ابراهیمی

 رواندرمان – روانکاو

 

 

در این رمان روانکاوانه شخصیت فروغ فرخزاد شاعره نام آشنای ایرانی در قالب تحلیلی و بر اساس نظریه تحلیل اوهام به واکاوی و پویش گذاشته شده است. نویسنده تلاش کرده است که در فضای مبتنی بر واقعیت وارد عرصه اعماق ساختار وهمی ناخودآگاهی وی شده و گام به گام در جلسات تحلیل به لایه برداری از بخشهای گوناگون ذهنی و درونی وی بپردازد.

                                                                                                              دکتر محمد رضا ابراهیمی

  

ادامه مطلب ...