خاطرات  یک  دکتر  روانشناس

خاطرات یک دکتر روانشناس

نوشته ها و یافته های دکتر محمد رضا ابراهیمی روانشناس و روانکاو
خاطرات  یک  دکتر  روانشناس

خاطرات یک دکتر روانشناس

نوشته ها و یافته های دکتر محمد رضا ابراهیمی روانشناس و روانکاو

روانکاوی اجتماعی ایرانیان : بحران ایستایی در دوران گذار

   



  نوشته :   دکتر محمد رضا ابراهیمی

متخصص روانشناس ، رواندرمان ، روانکاو


www.feel2.blogsky.com

drebrahime@تلگرام



مقدمه :

جامعه ایرانی در زمانه فعلی با پدیده نوینی روبرو شده است که عنوان  " ایستایی در دوران گذار " را برای آن انتخاب نموده ام. این مقاله با رویکردی نوین به بررسی شرایطی می پردازد که می تواند چشم انداز یک بحران وسیع در سطوح مختلف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی رقم زند که در نوع خود چندان برای تحلیلگران نوید بخش و امید آفرین نمی باشد.جامعه ای که بر اساس تحلیلهای روانکاوی اجتماعی  مبتنی بر فن تحلیل اوهام در دنیایی که در حال گذار از پست مدرنیته است هنوز در سنت غوطه ور است و بخشهایی از مدرنیته را تجربه نموده اما قادر به گذر از این مرحله نمی باشد و همانند جنینی که نه ماه دوران ماندن در رحم را طی کرده است اما زایمانی صورت نگرفته و جنین به عوارضی ناخوشایند و مهلک در حال دچار شدن است و اگر چنین روندی به همین منوال طی شود در زمانه ای چنین پرآشوب در جهان معاصر شرایط غیر قابل پیش بینی و دهشتناکی را می توان در مقابل متصور شد. در این مقاله نمودها و علل و عوامل و فرآیندهای ایستایی را مورد تحلیل و تفسیر و تبیین قرار گرفته است  و امید اینکه جرقه ای در اذهان جویا و پویا را باعث شود.




         


          بعنوان روانشناسی که بیش از دو دهه در ساختارهای رفتاری و چهارچوبهای ذهنی و وهمی  ایرانیان به مطالعه و پژوهش اشتغال داشته ام بر آن شدم که با تکیه بر فن تحلیل اوهام و استفاده از یافته های روانکاوی اجتماعی به تحلیل چند خصیصه شایع در زمینه سازوکارهای نیمرخ روانی اجتماعی آنان پرداخته و سپس بر اساس آموزه ها و توانمندیهایی که دانش تحلیل اوهام در اختیارم می گذارد به نتیجه گیری و آینده نگری و تبیین اوضاع آتی شرایط بقای این جامعه در فضای ملتهب دنیای کنونی  اشاره ای داشته باشم.

          در ابتدا از دیدگاه تحلیل اوهام شرایط وهمی جامعه ایران را در چند ویژگی به شرح زیر تیتر وار نوشته و آنگاه به تشریح آنها پرداخته و سپس  برآیند فعل و انفعالات و تحولات بعدی را به پیش بینی می پردازیم.


الف - در تبادلات و داد و ستدهای ارتباطی گوناگون بین کشورها سازمان وهمی ایرانیان به شکلی عجیب انفعالی و توقف پذیر و ناپویا است.

ب -  در فرآیندهای بیرون پندارانه و نگاه به خارج از مرزها غلبه با تردید و شک و بدگمانی است.

ج - توقف و ایستایی در روابط بین المللی با تسلط اوهام فرار به درون است.

د - ساختارهای قدرت با مکانیز چند لایه سازی اجتماعی جامعه را به سمت همگرایی وهمی غیرانتخابی سوق داده است.

ه - اجزای سازنده قدرت در ایران به دلیل فرآیندهای تعاملات وهمی ، تشویقهای بی رویه بالادستانه به انفعال کشانده شده است.

و - همزمانی اوهام کشاننده و محدود ساز در روابط درون اجتماعی به کارکرد تقابل آمیز  آنها انجامیده است.




الف - در تبادلات و داد و ستدهای ارتباطی گوناگون بین کشورها سازمان وهمی ارتباطی ایرانیان به شکلی عجیب انفعالی و توقف پذیر و ناپویا است.


          در توضیح این عبارت تشریح چند نکته ضرورت دارد. همانگونه که اعضای یک دهکده با یکدیگر در تعاملی همه جانبه می باشند کشورها نیز باید این تعامل را با یکدیگر تجربه نمایند. در کنار این مبادلات اتفاق دیگری نیز رخ می دهد و آن تبادلات روانی اجتماعی است که باعث ایجاد تعادل در سایر زمینه ها نیز می گردد. بعنوان مثال دو کشور متعامل با یکدیگر بتدریج هسته های رفتاری  با محتویات فرهنگی و زبان و آداب و رسوم و سنتهای خود را با یکدیگر مبادله کرده و بتدریج نوعی شباهت در کارکردهای وهمی آنان نیز ایجاد می شود که در درازمدت می  تواند به حذف مرزهای فیزیکی بین آنها بیانجامد آنگونه که در اروپای فعلی شاهد آن هستیم. در صورت توقف در این روند وضعیت وارونه خواهد شد. به دلیل فقدان شباهت هسته های وهمی رفتاری مرزهای فیزیکی  برافراشته شده و هر تعاملی  بین افراد بشدت کنترل گردیده و قوانین سخت گیرانه در خصوص حدود و شرایط آن وضع شده و هر روز بر دامنه فشار و کنترل افزوده می شود تا جاییکه تمام توان و رمق افراد آن کشور بتدریج تحلیل رفته و آنگاه شرایط برای سقوط کامل فراهم می گردد آنگونه که در کره شمالی همه دنیا منتظر وقوع از هم پاشیدگی اساسی در تمامی ارکان حیاتی آن می باشند. در واقع آنچه که در کره شمالی می گذرد نه نگاه مبتنی بر کارکردهای واقع گرایانه بلکه موقعیت تجمیع اوهامی است که در طول سالیان گذشته اندک اندک به تولید گزاره هایی از تقابل با دنیا با هدف حفظ کاست قدرت متمرکز پرداخته اند که در نهایت به نقطه غیر قابل بازگشت فعلی انجامیده است و روند بعدی آن به دلیل توقف تسکین و ارضا ی شرایط در پیش رو به فروپاشی کامل  این کشورمنجر می گردد.

           اما نمود چنین تبادلاتی در ایران با دیگر کشورهای دنیا در حال حاضر به شکلی انفعالی و غیر پویا در مرحله توقف ثابت مانده است. مذاکرات هسته ای مدل بسیار عالی برای چنین تفسیری از شرایط در جا ماندگی می باشد. غرب در مذاکرات هسته ای فقط خواهان توقف عملیات هسته ای ایران بود و نه گشایشی همه جانبه در روابط و در درون هم به ظاهر چنین تمایلی دیده نمی شد. هر چند نیروهایی در هر دو بخش نقش پذیرش یا رد را بازی می کردند اما در نهایت مشخص گردید که استراحتی چند ساله مورد نیاز است تا بازیگران بتوانند خود را برای رودرویی نهایی در شرایط بهتر مهیا سازند. هر دو تیم بازی را به انتها نرساندند بلکه فقط در نیمه خودخواسته ای در انتظار شروع نیمه دیگر قرار دارند. این اوضاع به توقف در ساعت صفر تشبیه می شود  که به رکود و توقف در سایر بخشهای حیاتی منجر می شود. اقتصاد راکد و اوضاع اجتماعی ایستا و کش و قوسهای بی نتیجه در عرصه فرهنگی و  وزن کشی جریانات بی رمق سیاسی  همه به خلق اوهامی در درون این ساختار منجر می شود که بتدریج بر همه ارکان حیاتی سایه می افکند و آنگاه به شکل واکنشهای تخریبی و تقابلی بازآفریده شده و فاجعه ای را برای ملتی رقم خواهد  زد.


          ب - در فرآیندهای بیرون پندارانه و نگاه به خارج از مرزها غلبه با تردید و شک و بدگمانی است.

 

          نگاه بیگانه هراسی ایرانیان در گام جلوتر به حالتی از تردید و بدگمانی  انجامیده است که گاه به شکل سوظن بدبینانه ای نسبت به بیگانگان - یعنی همه کسانی که عناصر وهمی خطر را در ذهن آنها بازسازی می کنند - دامنه وسیعی از جهانیان را در بر گرفته است. واقعیات رفتاری بسیاری از عناصر قدرت نشان می دهد که در عین حال که پارادوکس رفتاری قوی نسبت به دیگر کشورها از خود نشان می دهند و آرزوی مرگ را بر آنان فرافکنی می نمایند در دنیای آمال ذهنی خود نهایت پیشرفت را کسب تابعیت همان کشورها دانسته و در انتقال پول و سرمایه خود در اقتصاد آن کشورها برای لحظه ای درنگ و تردید به خود راه نمی دهند. 

          چنین تعارضاتی به ناخودآگاه  جمعی و محتویات دنیای فراناخودآگاهی ایرانیان مرتبط می شود. آنان در طول تاریخ مکرر مورد حمله و تاخت و تاز قرار گرفته اند و هر بار ضمن اضمحلال به پایینترین درجات سقوط زخمهای بسیار مهلکی را تجربه نموده اند . این زخمه ها اثراتی بسیار عمیق در عمق سازمان روانی رفتاری جمعی آنها وارد کرده است که به تشکیل هسته های وهمی جمعی حجیمی انجامیده که در نهایت در دوره معاصر بویژه از مشروطه به این سو به رفتارهای مقابله ای و واکنشی در مقاطعی تبدیل شده است و در زمانه فعلی  به سردرگمی رفتاری ایستا و  بدون انگیزه در دوران گذار منجر گردیده که در طی آن تردیدهای وهمی در حد اعلای درجه خود رسیده است. اکنون  دامنه این سوظن به حدی است که هرگونه تحرک و رفتاری از سوی هر کشوری که به نحوی در خط قرمز بنیانهای هسته های وهمی کهنه قرار گیرد به سرعت مورد واکنش قرار می گیرد و با استخراج علایم خطرزای آن به واکنش فوری تبدیل می گردد. چنین شرایطی به ایستایی فرآیندهای روانی اجتماعی دامن زده و از سرعت تحولات به شدت می کاهد و نیک می دانیم که هر چه بر طول عمر این ایستایی افزوده شود به همان ترتیب فرصت عمل در آینده گرفته شده و نتیجه آن بسیار مهلک و فاجعه بار خواهد بود.

          از مثالهای بارز در دوره کنونی می توانیم به کشور سوریه اشاره داشته باشیم. در دوره زمامداری حافظ اسد وی با این استراتژی که علویان می توانند با نقش پر رنگ در قدرت به مهار سایر مذاهب و اقوام پرداخته و ثباتی نسبی ایجاد نمایند به اشتباه در ساختار ذهنی و وهمی غیر علویان هسته های وهمی قدرتمند تحقیر و تضعیف را تقویت نمود و با گذشت زمان و انتقال قدرت به بشار اسد این جریانات وهمی  تبدیل به رفتارهای معارضه و مقابله جویانه گردید و با جرقه ای موج قدرتمندی  را ایجاد نمودند که در سایه بهار عربی تقویت شده و آنگاه به وضعیت اسفبار فعلی ختم گردیده است. 


          چ- توقف و ایستایی در روابط بین المللی با تسلط اوهام فرار به درون است.


          منظور از اوهام فرار به درون اوهام همگرایانه ای است که با یکپارچگی اجزای با کیفیت مشابه خود در یک فرآیند رفتاری به حفظ وضعیت موجود و ایستایی بیشتر کمک می نماید. این جریان ارتباط مستقیمی با تاثیرات ناخودآگاهی رخدادهای تاریخی بیگانه هراسی آنها دارد. به زبان ساده تر در اشکال اولیه جانوران برای بقا به زندگی جمعی رو می آورند و به هنگامه خطر این همراهی به قدرت بیشتر آنان انجامیده و به حفظ آنان از خطرات و نابودی می انجامد. ریشه زیستی این رویداد با چهارچوبهای وهمی منشعب از آن به شکل هراس در موقعیتهایی که برای اوهام به شکل صدمه زننده تفسیر می گردد می تواند به شکل پرداخت جمعی یک هزینه در موقعیتهای گوناگون اجتماعی تکرار گردد. به عبارت دیگر همانگونه که در رفتار ایرانیان خانواده ها در پشت دیوارهای بلند محیط امنی برای خود فراهم می آورند در هنگامه های اضطراب و دلهره و ترس نیز به شکل تجمعات گسترده به یکدیگر پناه می آورند و به نوعی به تسکین خود می پردازند. چنین واکنشی در روابط بین الملل نیز در تعامل نقل و انتقال اوهام از مردم به صاحبان قدرت و از قدرتمداران به مردم با تعیین سیاستهایی که عوام از آن چندان مطلع نیستند و با دخالت دادن حاصل آن در تصمیمات مهم بین المللی که گاه به تخصص و تبحر دیپلماتیک نیاز داشتند به ضررهای هنگفتی می انجامید که حاصل آن رکود و انجماد بیشتر در تعامل با جهانیان بود. مهمترین نمونه به هشت سال سیاست خارجی دوران احمدی نژاد می توان اشاره داشت که در جریان آن وی بعنوان نمادی از ناخودآگاه غالب جمعی ایرانیان و ملغمه ای از محتویات ذهنی وهمی آنان با فرار به درون به تقویت اوهام سازمان یافته تقابلی با جهانیان می پرداخت و بجای میادین بین المللی تلاش می کرد در درون جامعه گریخته و با سپر ساختن آنها شرایط ایستایی در این دوران خطیر را تشدید نماید.


          د - ساختارهای قدرت با مکانیزم چند لایه سازی اجتماعی جامعه را به سمت همگرایی وهمی  غیرانتخابی  سوق داده است.


          جامعه ایرانی در ذات خود جامعه ای یکدست محسوب نمیگردد و تنوع قومی و زبان و فرهنگ از مشخصه های دیرین آن می باشد. چنین خصوصیات  به خودی خود در هر جامعه ای می تواند به تعارضات و درگیریهای وهمی گسترده و پبچیده ای از لحاظ نوع و کارکرد و کیفیت ابراز بیانجامد. یکی از مهمترین دلایل رسیدن این جامعه در حال حاضر به نقطه ایستایی ساختار اولیه تقسیم قدرت بر اساس نگاه ایدئولوژیک خاصی می باشد که البته تحلیل تفوق آن بحث مفصلی است که در این مقال نمی گنجد. هنگامیکه قدرت بر چهارچوبهای ارجحیت بخشی از جامعه بر بخشی دیگری با حاکمیت تفکری بر سایر تفکرها بنیان نهاده شود در این صورت نوعی واکنش دفاعی در دیگر بخشهای منکوب شده برمی انگیزاند که به مرور تبدیل به تعارضهای خودآگاه و ناخودآگاه در طیف کنار زده شده به بخش دارای قدرت می گردد. قدرتمندترین تقابل به رو در رویی مشروطه مشروعه با مشروطه خواهی در جنبش بیداری ایرانیان است که در نهایت به حاکمیت قاجار پایان داد اما این تقابل را برای دهها سال بعد از خود در بین بخشهای متعارض قدرت باقی گذاشت. 

          در چنین شرایطی اوهام متراکم بخشهای صاحب قدرت به سمت رفتار چند لایه سازی اجتماعی هدایت می شود. منظور از این عبارت برای مواجهه با تقابل بخشهای سرکوب شده و حفظ قدرت با شکستن اقتدار بخشهای اقلیت به اجزای کوچکتر قابلیت ابتکار عمل از آنان سلب شده و چنین بخشهای تضعیف شده ای به دلیل ماهیت ناتوان خود قادر به تاثیر گذاری بر بدنه اجتماع نمی باشند اما از هر فرصتی برای سابوتاژ و خرابکاری و مقاومت و تخریب استفاده می نمایند. در طی چند دهه گذشته در ایران این جریانات پیوسته حضور داشته اند و اوج آن را درتنشهای سیاسی سال هشتاد و هشت دیدیم که اکنون در قالبهای دیگری به عمل ادامه می دهند. نتیجه چنین چند لایه سازی ای می تواند به اضمحلال نیروهای توانمند اجتماعی انجامیده و پدیده مهاجرت را تسریع نموده و بتدریج در درون لایه های اصلی قدرت حاکمه نیزاین چند لایگی اتفاق افتاده و آنگاه به ایستایی و رکودی دهشتناک در تمامی بخشهای متشکله تسری یافته و عاقبتی سخت ناخوش را برای کشوری رقم زند. آنچه که در شوروی سابق و تحت عنوان گلاسنوست اتفاق افتاده بعنوان یکی از مثالهای تاریخی وقوع چنین چند لایه ای شدن قدرت اجتماعی قابل عنوان شدن می باشد.


          ه - اجزای سازنده قدرت در ایران به دلیل فرآیندهای تعاملات وهمی تشویقهای بی رویه بالادستانه به انفعال کشانده شده است.


         آنگاه که قدرت به عنوان ابزاری در جهت حفظ خود به شکلی مزمن و تکراری بکار گرفته شود بتدریج هم در استفاده کنندگان از آن بعنوان ابزار و هم کسانی که مورد کاربرد آن قرار می گیرند به نظامی از تشویق و تنبیه تبدیل می گردد که به موافقان و همراهان آن سود و به مقابله کنندگان و یا شراکت خواهان در آن تنبیه ارایه می کند. چنین جریانی به مرور به تکرار دور خاصی از رفتارها در فضای اجتماعی منجر شده و قالبی مشخص به کارکردهای گوناگون و تولیدات و واکنشهای مردمان می دهد. هر چه زمان بر چنین منوالی بگذرد اجزای مثبت قدرت میل بیشتری به تشویق پیدا نموده و براساس این تقویتها و تشویقهای بی پایان اوهام حق مداری وهمی همه جانبه را برای خود به شکلی فزون یابنده جستجو می نمایند و با ترکیب این حق با جریانات وهمی آسیب زننده به رفتارهایی پناه می برند که بر اساس آن ارضای نامحدود را برای خود رقم می زنند. از دیگر سو افرادی که اجزای مقابله کننده با قدرت به حساب می آیند نیز در سازمان وهمی خود با تشکیل سازمانهای مقابله ای فرم خاصی از سابوتاژ یا خرابکاری و منقی گرایی افراطی و پناه بردن به جریانات متقابل با جریان قدرت حاکم مخالفت خود را ابراز کرده و نتیجه غایی چنین تقابلی افزایش سطح ایستایی اجتماعی و حذف پویایی و یکنواختی در تمام سطوح اجزای تشکیل دهنده قدرت می گردد. هر دو گروه بتدریج قدرت را از ماهیت اصلی خود که حفظ قدرت می باشد خارج ساخته و آنگاه ضعف و سستی و رکود به تغییر چهره نظام قدرت موجود می پردازد و بحرانهای سختی را ایجاد می نماید.


          و - همزمانی اوهام کشاننده و محدود ساز در روابط درون اجتماعی به کارکرد تقابل آمیز ومتخاصمانه آنها انجامیده است.


          قدرت همیشه در درون خود متضاد خود را می پروراند. در اینجا جریان دوگانه قدرت را در فن تحلیل اوهام در ساختارهای اجتماعی به دو بخش کشاننده و محدود ساز تقسیم نموده ایم. اوهام کشاننده به مجموعه نظاماتی اطلاق می شود که در سطوحی از ناخودآگاهی برای کنترل تمام یا بخشی از اعضای یک جامعه با هدف مهارجریان متضاد رشد یابنده در بافت قدرت اعمال می گردد. با اثر گذاری ناخودآگاهانه چنین جریانی بخشی از جامعه با ساختار قدرت همراهی و همدلی نموده و شراکتی مختصر با تامین منافع خاص خود به وقوع می پیوندد اما اوهام محدود ساز با حذف هر گونه شراکتی به مجادله با بخشهایی از جامعه پرداخته و آنها را با ایجاد محدودیتهایی وادار به حفظ قدرت حاکم و همراهی با آن مجبور می سازد و در صورت امتناع ابزارهای تنبیهی نیز برای وادار ساختن آنان به اطاعت مورد استفاده قرار می گیرد. 

          یکی از دلایل ایستایی اجتماعی در دوران گذار در ایران فعلی می تواند به وزن مساوی این دو بخش وهمی با یکدیگر مرتبط باشد. هر گاه یکی از این دو بخش از قابلیت تاثیر گذاری بیشتری برخوردار باشد بخش مقابل را به فعالیت بیشتر وادار می کند و آنگاه با افزایش قدرت آن بخش سلسله مراتب بازسازی و نوسازی تعاملات تسریع می گردد اما هنگامیکه این بخش از شرایط و کارکرد و تاثیر مساوی برخوردار باشند آنگاه کش و قوسها و تنشهای متقابل آنان همانند دو کشتی گیر با وزن یکسان به صرف انرژی و توان تا آخرین مراحل مسابقه و خستگی و ضعف و ناتوانی و ایستادن در نقطه باخت برای هر دو می باشد. پایان


          


          




          


          





          

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.